بــد شــده ایــــــم ! از وقتــی شروع کـــردیم به قربانــــتـ بــروم های تـايپی! به בوستــتــــــ בارم های اس ام اســی! به عاشقتـــــم های وایبـــری ، ویچــتی ، لاینـــی ... بــد شــــــــــده ایم ! از وقتــــتی هر کــدام از کانتکت لیستمان چیزی فرستاد و قلبـــــ های ســـرخ را روانــــه ی تکســـت کرديم.... و عشقم و عزیـــــزم و گـــــلم صـــدایش کردیــــــم... فرقی هــــــم نمیکرد کــــــه باشـــد ! دیگر کلمات دمـــــ دستی تریــن ترفنـــدمان شــد ...
کلماتی که مقــدسنــد ...
که معجـــــزه میکننـــد !! افتادنــב زیر دستــــــ و پــــــا ...
فرقــی برایمـــان نکـــــرد که چـــه کسی باشد، از چه جنســـی باشد...
فقط اینکه باشــد و دمی بگـــــذرد برایمان کفــــایت کرد !
بــد شــــــــده ایــــــم !
از وقتــــــی لبخنــد زدیم و بوسیــــدیم و نـــــوازش کردیم...
و آنسوی ماجــــــرا پیچیــدیم و پیچانــدیم
و به زرنگی خودمـــان آفریــن گفتیم!!!
حال خیـــــلی هامان خوبــــــ نیستــــــ ایــن روزها!
عـــاבت کــــــردیم مرگــــــ خیلــــــی چیزها را جشــن بگیریم ,,,
دردنــــــــاک است حــــــال و روزمان!!
دردمــــــان درمــــــان دارد...
کمــــــی صــداقتــــــــــــ ....
کمی شهـــامــــــــــتـ ... فقـــــــط همـــــــیـــن !
حواست هست خدا؟
هر وقت صداي شكستن خودمو شنيدم
گفتم باشه منم خدايي دارم
حواست هست خدا؟
از بچگي تا الان هر وقت خوردم
زمين به سختي پا شدم
يه جمله شنيدم غصه نخور ...
خدا بزرگه حواست هست خدا؟
هر روز دارم باهات درد و دل ميكنم حواست هست
غصه هام داره سنگيني ميكنه روسينم خيلي وقته چشام بارونيه... حواست هست
كه نفس كم آوردم ؟ خدايــــــــــــــــــــــا...
كاش مي شد تو اخرت قبل از اينكه تو ازم سوال كني من از تو بپرسم چرا؟؟؟
خدايا تموم زندگيم درد ميكنه حواست هست؟
حالم بدنيست غم كم ميخورم ،
كم كه نه!هرروز كم كم ميخورم ،
آب ميخواهم سرابم ميدهند ،
عشق مي ورزم عذابم ميدهند ،
خنجري برقلب بيمارم زدند بي گناهي بودم ودارم زدند ،
چند روزيست حال و روزم ديدنيست ،
حال و روزم از اين و آن پرسيدنيست ،
گاه بر روي زمين زل ميزنم ،
گاه بر حافظ تفأل ميزنم ،
حافظ ديوانه فالم را گرفت ،
يك غزل آمد كه حالم را گرفت ،
ما ز ياران چشم ياري داشتيم ،
خود غلط بود آنچه ميپنداشتيم
آروم باش ،ما تا همیشه مال همیم ،همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من ،
تو تا ابد در قلبمی ،
تو همه ی وجودمی بیا در آغوشم ،
جایی که همیشه آرزویش را داشتی ،
جایی که برایت سرچشمه آرامش است آغوشم را باز کرده ام برایت ،
تشنه ام برای بوسیدن لبهایت بگذار لبهایت را بر روی لبانم ،
حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت خیره به چشمان تو ،
پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو دستم درون دستهایت ،
یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو محکم فشرده ام تو را در آغوشم ،
آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت چه گرمایی دارد تنت عشق من ،
رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ،
هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است آرامم ، میدانم اینک کجا هستم ،
همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،
همانجایی که انتظارش را میکشیدم و هر زمان خوابش را میدیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود....
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ،
نه میدانم زمان چگونه میگذرد و نه میدانم در چه حالی ام تنها میدانم حالم از این بهتر نمیشود ،
دنیای من از این عاشقانه تر نمیشود گرمای هوس نیست
این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت عشق است
که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ،
عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ،
عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه خیلی آرامم ،
از اینکه در آغوشمی خوشحالم
دُنبالِ کــَـسے مے گـــَردَم کــﮧ
تـُـوےِ بــَـهار کـﮧ بــِـهــِش زَنگ بـــِزَنـــَم بـــِدون هیچ دَلیل بـــِگــــَمـــــ : "
میاے بـــِـریم زیرِ این رَگبار و هــَواےِ خوش قــَدَم بــِزَنیمـــ ؟ "
دَر جــَوابــَم فــَقــَط بــِگــﮧ : " نیم ساعـَتِ دیگـــﮧ کــُـجا باشَمـــ ؟"
تـُـوےِ تابِستون کــﮧ زَنگ بــِـزَنَم بـــِدونِ هیچ دَلیل بــِگـــَمــــ :
میاے بـــِـریم خیابونِ وَلیعـــَصر اَز وَنــَک تا هـــَر جا شُد قـــَدَم بـــِزَنیمــــ؟ "
دَر جــَـوابـــَم فـَـقــَط بـِــگــﮧ : "
ناهار اونجایـــے کــﮧ مــَن میگـــَمـــ "
تـــُـوے پایــیـــز زَنــگ بـــِزَنم بـــِدون هیچ دَلیل بـــِگــــَمـــ : "
میاے صداےِ نالِــﮧ ے بـــَـرگـاے ِســـَعـدآباد رو دَر بیاریم خـِـش خـِـش صــِدا بـــِدَن؟ "
دَر جَوابَم فــَقـــَط بِگــﮧ : "
دوربـیــنـــِتـــَم بیار " تـــُوےِ زِمِستون زَنگ بـــِزَنـــَم بـــِدون هیچ دَلیل بـــِگـــَمــــ : "
چــــِـناراے وَلیعــَصر مـُـنتــَظــِرَن با یــﮧ عالَمــﮧ بـَرف "، بـَعـد بـا تــَردید بـِـپُرسِم: "
میاے کــﮧ؟ " دَر جَوابَم بـــِدونِ مـــَکث بـــِگــﮧ : "
یــﮧ جــُفت دَستکِش میارم فـــَقــَطــــ
یــﮧ لِنگــﮧ مـــَن یــﮧ لــِنگــﮧ تو
سَر اینکــﮧ دَستاےِ گــِرِه شُدَمون تـــُوےِ جیبِ کے باشــﮧ بــَعدا تـَصمیم مے گیریمــ . "
حالم بده مثل کسی که گریه کرد اما اشک نداشت
مثل کسی که تنها نبود اما هیچکسی رو نداشت
حالم بده مثل کسی که درد کشید اما دم نزدن
مثل کسی که تو این زندگی مرد حرف نزد
حالم بده غم دنیا تو قلبمه حس می کنم زندگیم بدجور درد امده
حالم بده همه فکر می کنن خوبم ولی روزگار لعنتی هر روز زخمم زده
حال من شبیه یه درخت پژمرده ست
مثل کسی که می خنده ولی از تو افسردست
مثل سکوت بعد طوفانم مثل غروبم سرد
درست مثل یه عاشقیم که عشقش فراموشش کرد
فراموشش کرد ,فراموشش کرد
حالم بده غم دنیا تو قلبمه حس می کنم زندگیم بدجور درد امده
حالم بده همه فکر می کنن خوبم ولی روزگار لعنتی هر روز زخمم زده
تو کجایی که ببینی پر دردم
امشبم باز یه دل سیر گریه کردم
همدم اشک شبونم قرص خوابه
ای خدا چرا دعاهام بی جوابه
از وقتی که رفتی خونه شده انگار مثل یه قفس واسم
دیگه خیلی وقته حتی توی آینه خودم و نمیشناسم
تخت خوابم انگار تخت بیداریمه این شبا چقد سخته
پنجره از اینکه نمیبندم تا صبح دیگه خیالش تخته
خیره به سقف دوباره تخت خوابم
نه نمیزاره که یک لحظه بخوابم
من و قرص و تختخواب از گریه لب ریز
تموم فصل بهاری میشه پاییز
از وقتی که رفتی خونه شده انگار مثل یه قفس واسم
دیگه خیلی وقته حتی توی آینه خودم و نمیشناسم
تخت خوابم انگار تخت بیداریمه این شبا چقد سخته
پنجره از اینکه نمیبندم تا صبح دیگه خیالش تخته
از چشمات مشخصه اینکه خوبی با دلم
نمیدونی که چقد خوشحالم که هستی گلم
پیشه تو خوبه حالم همه چی مرتبه چشات بهترین ستاره
واسه من تو این شبه بهترین حس تو این دنیا ماله منه این همه دلشوره
از رو دوست داشتنه از پیشه چشمام
نریا آخه تو هم تازگیا فهمیدی که دوست دارم نمیدونم
میخوام منم اینو ازت تو زندگیم باشی فقط تو واسه من دنیا شدی
مهربونم از چشمات مشخصه اینکه خوبی با دلم نمیدونی
که چقد خوشحالم که هستی گلم پیشه تو خوبه حالم
همه چی مرتبه چشات بهترین ستاره واسه من تو این شبه خوشحالم
که هستی گلم بهترین حس تو این دنیا ماله منه
این همه دلشوره از رو دوست داشتنه از پیشه
چشمام نریا آخه تو هم تازگیا فهمیدی که دوست دارم
نمیدونم میخوام منم اینو ازت تو زندگیم
باشی فقط تو واسه من دنیام شدی مهربونم از پیشه چشمام
نریا نریا نریا نریا از چشمات مشخصه اینکه خوبی با دلم
نمیدونی که چقد خوشحالم که هستی
گلم پیشه تو خوبه حالم همه چی مرتبه چشات بهترین ستاره واسه
من تو این شبه با تو معنی نداره اینکه دیگه من تنها بمونم
تو خوبی واسه این حس که تو هستی
برام مثله جونم خوشحالم که هستی گلم
چند روزه توی اتاقم دارم از دوریت می میرم
دل من هواتو کرده هی شمارتو می گیرم
اگه برداری میفهمی کی پشت خط چشم به راته
اونی که خودت رومیخواست حالاراضی به صداته
انقدر میگیرمت شاید که برداری یه روز
تو که از حال خراب من خبر داری هنوز
نگو از یاد تو رفتم آخه قلبم بی گناهه
لااقل یه لحظه بردار بگو اصلا اشتباهه
زود قضاوت کردی اما مثل خونی تو رگم
کلی حرف آماده کردم اگه برداری بگم
این همه می گیرمت خوب چرا قطع می کنی
پشت خط موندم دوباره با کی صحبت می کنی ؟
انقدر میگیرمت شاید که برداری یه روز
تو که از حال خراب من خبر داری هنوز
نگو از یاد تو رفتم آخه قلبم بی گناهه
لااقل یه لحظه بردار بگو اصلا اشتباهه...
هوا امشب غم انگیزه چقدر بارونیه حالم
پیشم نیستی و من دارم بهت با عشق می بالم
نمی خواستم خودم اما تو کوران عذاب و درد
یه احساسی منو بیشتر بهت وابسته تر می کرد
تو خونه قاب عکست باز باچند تا شمع روی میزه
ولی چشمای معصومت واسم اشکی نمی ریزه
چه غمگینه جداییمون چقد مبهوت و بی وقته
یه جوری عاشقم کردی که دل کندن ازت سخته
درسته راهیم اما وجودم از تو لبریزه
تو این حال و هوای عشق چقدر رفتن غم انگیزه می بینی مثل اون روزا با چشمات صادق و صافم
دارم با دونه ی اشکام واست دل تنگی می بافم
چطور باور کنم داریم جدا می شیم بی بوسه
یکم دیگه تحمل کن شاید اینها یه کابوسه
نپرس از حال و روزم که مثل مرگ نفس گیره
که می بینی دارم می رم ولی گریت نمی گیره
درسته می ری تنهایی ولی همراتم همیشه
یه روز طرز جداییمون خودش یه خاطره می شه
جای تو درد دلهامو با کی قسمت کنم جونم
همینکه دیدی اشکامو یه دنیا از تو ممنونم
تموم قلب من بی تو ژر از افسوسه و کاشه
کسی هم مثل من عمرا محاله عاشقت باشه
بذار خلوت کنم امشه با عکسی که ازت دارم
به جای شونه ی گرمت الان تکیه به دیوارم ب
ه جز آرامش دستات هیچ حسی رو نمی شناسم
اگه حرفام پر از یاسه بذارش پای احساسم
از الان جای خالیتو باید با غصه ها پر کرد
چطوری ممکنه آخه منو بی تو تصور کرد؟
نپرس از حال و روزم که نفسهامم پر از آهه
جسارت می کنم اما تو رفتی سمت بی راهه
نپرس از حال و روزم که همش مایوس و دلخونم
حالم خیلی پریشونه تظاهر می کنم خوبم
می دونم که دلت واسم یه ذره هم نمی سوزه
چقدر تنهام بدون تو تازه این اولین روزه
چی باعث شد که اینجوری رو من چشماتو می بندی
تو که هیچوقت ازم ساده شونه خالی نمی کردی؟
نپرس از حال و روزم که خودت حالم رو می دونی
پاک کن اشکامو اینو که دیگه می تونی؟؟؟
بشین تلخیه اشکامو تحمل کن یه چند لحظه
که چند ثانیه مکثت هم به این دل تنگی می ارزه
حلالت کردم و اما بهم بی وقفه مدیونی
اگه منو دوباره به گذشته برنگردونی
کاش از اون روزای اول بهت عادت نمی کردم
ولی با خون دل می خوام به آغوش تو برگردم
یادت باشه با چه حال پریشونی ولم کردی
امیدوارم که هیچ موقع پشیمون بر نمی گردی
برای چی به غصه هام داری اضافه می کنی
کسی که عاشقت شد رو داری کلافه می کنی
چی به سرت اومده که دلت نمیشناسه منو
به خاطر نگاه کی می شکنی احساس منو
میدونم بازی شد خیلی با احساسم
اما بر می گردی من تو رو میشناسم
به همین عکساتم دل من راضی شد
سهم من تو بارون خاطره بازی شد
کجای شهر رو بعد تو شبونه زیر و رو کنم
دنبال عطر تو لباس کی رو بو کنم کجا صدا کنم
تو رو که بشنوی درد منو
بهم بگی نگاه کی از تو جدا کرده منو
میدونم بازی شد خیلی با احساسم
اما بر میگردی من تو رو میشناسم
به همین عکساتم دل من راضی شد
سهم من تو بارون خاطره بازی شد
قطره قطره اشکام رو گونه هامه
وقتی که نیستی بغض تو صدامه
واسه ی دیدن تو چشم به راهم
ای خدا یارم وفا نداره داره پا رو عشقمون میزاره
حالا که رفتی تنهام گذاشتی بی قرارم
رفتی زدی دلمو شکستی
نموندی پای عهدی که بستی
ساده بودم ساده رفتی بگو با کی دست تو دستی؟
مثل من عاشقت میمونه؟
قدر چشاتو اون میدونه؟
نه میره تنهات میزاره
مثل من کسی دوست نداره
بگو گناه من چی بود بدونم؟
اینجوری شاید بتونم بمونم
اینجوری شاید بتونمیه ذره این حس دوست داشتن تو برونم
رفتی و نیستی وخبر نداری
چه بلایی داری سرم میاری
خیلی سخته میگی دوسم نداری
حالا من موندمو گریه و زاری
از وقتی رفتی دلم شکسته
خاطره هات هنوز از یادم نرفته نمیدونم
میتونم دووم بیارم نمیدونم
دلم بیقراره،
صدام لرزه داره نگات توی چشمام
چقدر بیقراره لبت آروم آروم در گوش من گفت:
«که قلبم دیگه دوستت نداره
همش قصه بوده که عاشقترینم تو مال منی،
من برا تو میمیرم میخواست با تو باشه
توروزای تاریک حقیقت نبودش بپات می نشینم»
بکش حقته دل ،
بمیری به پاشم عجب ساده ای دل،
تو دادی به بادم همه غصه هاشو خریدی
برا من حالا رفت و موندیم دوباره تو ومن
گناه از تو بودش چقدر ساده بودی
دروغش رو دیدی چقدر غصه خوردی
ولی بردی از یاد به یک خنده بازم
نشستی به پای دروغ های بعدی
میگن برای عاشق جهنمم بهشته براش فقط جدایی تقدیر و سرنوشته آسمون
و ماه نقرش با یه عالمه ستاره شاهدن که این بریدن دیگه برگشتی نداره مرا اینگونه باور کن ،
کمی تنها کمی بی کس کمی از یادها رفته ،
خدا هم ترک ما کرده نمیدونم که چجوری فکر کنم تو رو ندارم آخه تو سنگ صبوری ،
چجوری دووم بیارم ؟ واسه من سخته جداییت ،
بی تو دنیایی ندارم زندگیم تیره و تاره ، بی تو فردایی ندارم آمدی چه زیبا ،
گفتم دوستت دارم چه صادقانه ، پذیرفتی چه فریبنده ،
نیازمندت شدم چه حقیرانه ، به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه ،
واژه غریب خداحافظ به میان آمد چه بی رحمانه ،
و من سوختم چه عاشقانه ، عجب داغِ تنم بی تو، میگن تب دارم انگاری همین دیشب،
پزشکم گفت: زیادی استرس داری یقین دارم تو می دونی ،
چه حالی دارم این روزها مثه امروزی که بی تو ،
مبدل میشه به فردا گلوم دردِ بدی داره ،
دارم انگار خفه میشم تو هم نیستی که تو این حال ،
بشینی لحظه ای پیشم بدور از چشم تو چشمام ،
مرتب خیسه بارونه چقدر خستم از این روزها از این تقدیر وارونه دلم میخواست
می فهمیدم که مثل من تو دلتنگی؟! مثه من خسته و تنها، تو هم داغون از این جنگی؟!
بمیرم من، چرا پاهات ، مثه من داره میلرزه میگی لعنت به این دنیا ،
که یک ارزن نمی ارزه همه درد و بلای تو ، برای من ،
گلِ نازم نگو دیگه دارم بی تو ، همه دنیامو می بازم آره مجبور بودیم ما ،
بزار دنیا خوشش باشه همین دنیا که هرلحظه ،
داره عشقی رو می پاشه اگرچه حالِ من خوش نیست ،
مثه جون کندنِ اما دلو خوش کرده ام با این ،
که تو سهمِ منی تنها داری میری ، دارم میرم ،
داریم دق می کنیم با هم دیگه حتی نمیشه زد ،
دل خون رو به دریا هم من امشب تشنه مرگم ،
نمی خوام صبحِ فردا شه دیگه هیچ کس نمیتونه ، مثه تو ، تو دلم جاشه