تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

پایگاه اطلاع رسانی  دفتر مقام معظم رهبری

دلـــــــــــــــتنگی هایم

خدا ما رو برای هم نمی ‏خواست...

فقط می ‏خواست هم رو فهمیده باشیم...

بدونیم نیمه ی ما ، مال ما نیست...

فقط خواست نیمه ‏مون رو دیده باشیم...

تموم لحظه‏ های این تب تلخ... خدا از حسرت ما با خبر بود...

خودش ما رو برای هم نمی ‏خواست...

خودت دیدی دعامون بی ‏اثر بود...

چه سخته مال هم باشیم و بی هم...

می ‏بینم میری و می ‏بینی میرم...

تو وقتی هستی اما دوری از من...

نه می شه زنده باشم ، نه بمیرم...

نمی گم دلخور از تقدیرم اما...

تو می دونی چقدر دلگیره این عشق...

فقط چون دیر باید می ‏رسیدیم...

داره رو دست ما می ‏میره این عشق...

تموم لحظه‏ های این تب تلخ...

خدا از حسرت ما با خبر بود...

خودش ما رو برای هم نمی ‏خواست...

خودت دیدی دعامون بی ‏اثر بود...

خدا ما رو برای هم نمی ‏خواست...

فقط می ‏خواست هم رو فهمیده باشیم...

بدونیم نیمه ی ما مال ما نیست...

فقط خواست نیمه ‏مون رو دیده باشیم...


اینجا من هستم

اینجا من هستم؛ ، سکوتی شکسته و درهم بخاطر هر روز ندیدن تو اینجا من هستم

؛ تهی از زندگی و روزمرگی ، خالی تر از همیشه؛

با کلافی درهم و پیچ در پیچ معنی سکوتم را با چشمانم برایت بارها فرستاده ام اینجا من هستم

با آوازی که هرگز نشنیدی من هستم و سازی مبهم اینجا من مانده ام تنها در پس اندوه صدای کهنه سازم من هستم

و گلی پرپر شده از عشقی کور اینجا در شهری دور من مانده ام

به انتظار هر لحظه که بیایی در شهری خاک گرفته و غروبی تنگ ، من هستم

و سیمایی شکسته تر از همیشه اینجا من هستم و خیال همیشگی چشمان مشکی تو. . .

حتی كلمات هم دگر از نوشتن دردهایم عاجزند.....


ﺩﻭﺳـــــــــ♥تت دارم!!!عمرم

اســمت را برای دلخــــوشی میخــــوانم...

دلــــت را برای عاشــــقی میخــــواهم...

صدایــت را برای شـــادابی میشـــنوم...

دسـتت را برای نوازش،و پـایت را برای همـــراهی میخــواهم...

خیـالت را برای پروازمیخــواهم و خودت را نیز برای پرســتش...

ﺩﻟــــــم برای یواشکی هایــــمان تــــنگ شـــــــــــــــــده!!! ﻳــــــــــــواشکی.....

ﺣـــــ♥ـرف زدن شبونه تا صبح!!! ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻮﺳـــــ♥ـه های پشت گوشی!!

ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻱ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﻭﺳـــــــــ♥تت دارم


نمیدونم

نمیدونم الان کجایی و داری چی کار میکنی

فقط اینو میدونم که تو قلب من جا داری همیشه هستی

همیشه حضورت تو زندگیم بوده وقتی که تنها بودم وقتی که....

به تو فکر کردم به تو وفادار ماندم چون میدانم من مال تو هستم نه کس دیگه ای

تنها مال تو میمانم با خودم عهد بستم تا آمدنت صبر کنم تا فقط مال تو باشم و تو مال من

این چه عهدی ست که من با تو میبندم وقتی نمیشناسمت حتی نمیدونم تو کیستی

این چه وفاداریست که من با تو دارم حتی در نبودنت در زندگیم خودم هم نمیدانم؟؟

چه بازی مسخره ایست که من دارم با تو حرف میزنم و تو کنارم نیستی

شاید روزی که بیایی اینجارو بهت هدیه کنم

وقتی ازم میپرسی که قبلن کی توی زندگیت بوده من بتونم بهت بگم فقط تو

تویی که با ندیدنت و نشناختنت به تو وفادار مانده ام چون میخواهم برای یک نفر باشم

اونم فقط مال تو


یه امشب

یه امشب اخماتو وا کن

تو قلبت عشقمو جا کن

تو با لبخند شیرینت جهانو غرق رویا کن

منو با بوسه خوابم کن تو آغوشت که دنیامه

که امشب از همه دنیا فقط آغوش تو جامه

منو از گریه دورم کن که گریه قلبو لرزونده

به آینده امیدی نیست همین امشب فقط مونده

تموم لحظه ها مونو غرور تو اگر پر کرد

سکوتو از میون بردار یه امشب به خودت برگرد

یه امشب عاشقم باش که یه عمریه دوست دارم

واسه امشب که اینجایی تموم سال و بیدارم

یه امشب بغضمو نشکن بزار با تو دلم وا شه

بزار تو این شب دلگیر صدات آرامشم باشه

یه امشب اخماتو وا کن تو قلبت عشقمو جا کن

توبا لبخند شیرینت جهانو غرق رویا کن


تنهایی

ای که بی تو خودمو تک وتنها میبینم

هرجا که پا میذارم تورو اونجا میبینم

یادم چشمای تو پردرد و غصه بود

غصه غربت تو قد صدتا غصه بود

یاد تو هرجا هستم که با من داره عمر منو آتیش میزنه

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد

گونه های خیس مو دستای تو پاک میکرد

حالا اون دستا کجاست،

اون دوتا دستای پاک چرا بی صدا شده لب قصه های ما من که باور ندارم

اون همه خاطرمون عاشق آسمونم،

پشت یک پنجرمون آسمون سنگی شده،

خدا انگار خوابیده انگار از اون بالا ها گریه هامون رو ندیده یادتو هرجا که هستم

با من داره عمر منو آتیش میزنه یادتو هرجا که هستم با من داره عمر منو آتیش میزنه...


خاطره ها

به یاد من بیار همه خاطره ها مو می خوام دوباره حس کنم داری

هوامو داره همش میره به سمت تو حواسم من روزای خوبی ها رو با تو می شناسم

چه حال خوبیه حال و هوای تو نمیاد به دلم هیچکس به جای تو وقتی نیستی

انگار یه چیزی کم دارم با تو حس خوبی توی قلبم دارم با تو دنیای

من غرق خوشحالیه حال و هوای ما این روزا عالیه وقتی می بینمت

همه چی روشه با تو حس خوبی توی قلب منه توی


به هوات هنوزم

به هوات هنوزم عاشقونه چه تنها شهرو قدم میزنم

دیوونه وار تورو صدا میکنم سکوت شهرو بهم میزنم

من اشتباهی به تو دل نبستم دل به تو دادم

که تو هم بشکنی از هر طرف برم به تو میرسم

تویی که آخرین پناه منی هنوزم با عکسات تو بارون تو این کوچه ها راه میوفتم

همیشه تو قلبم میمونی این حرفو به هیشکی نگفتم نفسهامو پای تو میدم

که خندت به دنیا می ارزه یجوری بهت تکیه کردم

که پشت یه دنیا بلرزه تو هر وقت نباشی رسیدم

به بن بست قشنگتر از حست تو دنیا مگه هست

تویی که تنها تکیه گاه من هستی تو هم چشم به راه من هستی هستی ،

همیشه هستی هنوزم با عکسات تو بارون تو این کوچه ها راه میوفتم

همیشه تو قلبم میمونی این حرفو به هیشکی نگفتم نفسهامو پای تو میدم

که خندت به دنیا می ارزه یجوری بهت تکیه کردم که پشت یه دنیا بلرزه


نمیدونم

نمیدونم الان کجایی و داری چی کار میکنی

فقط اینو میدونم که تو قلب من جا داری همیشه هستی

همیشه حضورت تو زندگیم بوده وقتی که تنها بودم وقتی که....

به تو فکر کردم به تو وفادار ماندم چون میدانم من مال تو هستم

نه کسی دیگه ای تنها مال تو میمانم با خودم عهد بستم تا آمدنت صبر کنم

تا فقط مال تو باشم و تو مال من این چه عهدی ست که من با تو میبندم

وقتی نمیشناسمت حتی نمیدونم تو کیستی این چه وفاداریست

که من با تو دارم حتی در نبودنت در زندگیم خودم هم نمیدانم؟؟

چه بازی مسخره ایست که من دارم با تو حرف میزنم و تو کنارم نیستی

شاید روزی که بیایی اینجارو بهت هدیه کنم وقتی ازم میپرسی

که قبلن کی توی زندگیت بوده من بتونم بهت بگم فقط توووو تویی

که با ندیدنت و نشناختنت به تو وفادار مانده ام

چون میخواهم برای یک نفر باشم اونم فقط مال توووووو


گاه دلتنــــــــــــــگ می شوم

گاه دلتنــــــــــــــگ می شوم

دلتنـگ تر از تــــــــــــــمام دلتنگی ها

حسرت ها را می شمــــــــــــــارم

و باخــــــــــــــتن ها و صــــــــــــــدای شکستن را!

نمی دانم من کدامین امید را ناامیــــــــــــــد کردم

و کــــــــــــــدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگیــــــــــــــ خندیدم كه چــــــــــــــنین دلتنگم...

این روزها همه به من دلتنگی هدیه می دهند

لطفا آتش بس اعلام کنید به خدا دلم تمام شد


همه میگن

همه میگن خدا اونایی رو که بیشتر دوست داره بهشون بیشتر سختی میده...

نه به خاطر این که اذیتشون کنه...

نه!! میخوادامتحانشون کنه... ولی اخه دیگه چه قد سختی

....چه قد امتحان... خسته شدم دیگه.........بسمه دیگه..........

دیگه توانی برای امتحانای بعدی ندارم خدااااااااااااا اره کم اوردم دیگه

باید به چه زبونی بگم که باور کنی خوبه خودت داری حالو روزمو میبینی خیلی سخته....

*تنهایی*رو میگم... خدایا من تورو دارم اره درست تو از همه بهتری میگن هرکی تو رو داره تنها نیست

.ولی.........ولی........ دیگه نمیتونم از اون خنده های الکی که پشتش پر از غمه بکنم

که همه فکر می کند دلم خوشه .... نه دیگه نمیتونم...

. انقدر غمم زیاده که دیگه توان یه لبخند زدن الکی هم ندارم...

. واقعا خیلی سخته ی کسیو با تمام وجود دوسش داشته باشی

ولی به خاطر یه چیزای خیلی بی اهمیت نتونی باهاش باشی

دیگه توان زندگی کردن تو این دنیای لعنتی هم ندارم.....

خدا پس زودتر این امتحاناتو تموم کن و راحتم کن...

ولی اخرش خدا یه ارزو دارم*خوش بختش کن*


ا گر نفسی در سینه است

ا گر نفسی در سینه است ، تو خودت میدانی برای تو نفس میکشم

برای تویی که تمام وجودم هستی ،

تویی که به خاطرت گذشتم از همه چیز ، بی تو جای من در اینجا نیست

تمام قلبم خلاصه میشود در عشق تو ،

تمام نگاهم فدا میشود در عمق چشمان تو ،

بی وفا نشده ام که روزی دل بکنم از دنیای عاشقانه تو

دنیایی که درونش آرامم ، تا تو باشی من نیز تنها با تو میمانم ،

تا با هم برسیم به آرزوهایمان، تا نشود حسرت رویاهایمان

اگر نفسی در سینه است ،

تو هستی که بودنت برایم زندگی دوباره است

در این لحظه و همه لحظه ها ، در اینجا و همه جا تو هستی در خاطرم ،

تا چشم بر روی هم گذاشتم فهمیدم که بدجور عاشقم!

چون در همان لحظه که چشمانم را بسته بودم باز هم تو را دیدم که میدرخشی برایم...

میشود از نگاهت احساس کرد که تو چقدر با وفایی ، قدر دلم را میدانی ،

هیچگاه تنهایم نمیگذاری،

از این احساس بود که احساست کردم ، تو را دیدم و درکت کردم ،

تا اینکه دلم عاشقت شد ، دلم به لرزه افتاد و دنیا ، شاهد این عشق بی پایان شد....

من همه احساستم برای تو است ، ای با احساس من ،

همه وجودم مال تو است ، برای تو که تمام وجودم هستی ....

بیا تا همچنان برویم ، این راه مال من و تو است ،

بیا تا با هم بدویم تا برسیم به جایی که تنها من و تو باشیم ،

جایی که سکوت باشد و تنها صدای نفسهایمان ...

لحظه ای حس کن این رویای عاشقانه مون..


یعنـــے می شود روزے برسَـــد. .

یعنـــے می شود روزے برسَـــد. .

/ کـــــه بیایــے. . .

مــَرا در آغــــوش بگیری♡

بخواهم گله کُــــنَم ....

بگویے هیــــــســ . . /

همه کابـــوس ها تمـــــــام شد ...

در گوشـــــــم بگویـے:

بَــراے همیشه مالـــــه مَــن شُـدے


اي كاش

اي كاش مي توانستم باران باشم تا تمام غمهاي دلت را بشويم ...

اي كاش مي توانستم ابر باشم تا سايه باني از محبت برويت مي گسترانيدم ... ا

ي كاش مي توانستم اشك باشم تا هر گاه كه آسمان چشمت ابري مي شد باريدن مي گرفت ...

اي كاش مي توانستم خنده باشم تا روي لبانت بنشينم و غنچه بسته لبانت را بگشايم ...

اي كاش مي توانستم يك پرنده باشم و پر مي گشودم و تا دور دست ها در كنار تو پرواز مي كردم ...

و اي كاش سايه بودم تا نزديك ترين كس به تو مي شدم ...

آري... اي كاش سايه بودم تا هميشه و همه جا همراه تو باشم ...!!!!


ليست صفحات
تعداد صفحات : 15